دور از وطن و در یاد وطن؛ به مناسبت درگذشت آصف فکرت هروی
محمد آصف فکرت که یکی از غنایم پرارج هرات بود، در کانادا دار فانی را وداع گفت. او مردی بود که همه عمر خود را در فراگیری دانش، تحقیق، تالیف و ترجمه سپری کرد. اگر به زندهگینامه او نظراندازی شود، ایجاب میکند تا مقالات پژوهشی کامل در زمینه کارکردهایش به مرور زمان توسط دانشمندان، شاعران و نویسندهگان همعصرش تهیه و بهدست نشر سپرده شود.
آصف فکرت، شاعر، روزنامهنگار، ادبپژوه و مترجم، در خانوادهای از پزشکان و منشیان هرات در سال ۱۳۲۵ خورشیدی، دیده به جهان گشود. تعلیمات ابتدایی و ثانوی خود را در زادگاهش سپری کرد، لیسانس ادبیات فارسی را در کابل فرا گرفت و فوقلیسانس خود را در رشته روزنامهنگاری در هندوستان به پایان رساند.
او مدتی مسوولیت روزنامههای فاریاب و کنر، و معاونت روزنامههای جمهوریت و انیس و عضویت انجمن تاریخ را نیز عهدهدار بود. فکرت هروی در سال ۱۳۵۹ عضو اکادمی علوم شد. در سال ۱۳۶۰ خورشیدی مانند هزاران تن دیگر به هجرت تن داد و به ایران کوچید. او نه تنها پژوهشگر و کتابشناس بود، بلکه شاعری بود با احساس که دردها و رنجهای مردمش را در قالب شعر کلاسیک و نیمایی به تصویر کشید. یکی از اشعارش را که نشاندهنده تجربه تلخ مهاجرت است، تحت عنوان «وطنم کو؟»، اینجا میآورم:
«هنگام بهار است عزیزان، چمنم کو؟
یاران وطنم کو؟
من لاله آزادم، دشتودمنم کو؟
یاران وطنم کو؟
ای همنفسان، از من، تا چند جدایید؟
آخر به کجایید؟
من قمری تنهایم، سرو و سمنم کو؟
یاران وطنم کو؟
خاک دگران را چه کنم؟ خانه من نیست
کاشانه من نیست
یک یار همآواز در این شهر ندارم
روی سوی که آرم؟
خاک دَر جانانم، مشک ختنم کو؟
یاران وطنم کو؟
بس ماندهام از وطن و هموطنم دور
چشمم شده بینور
آی قافلهها! یوسف گلپیرهنم کو؟
یاران وطنم کو؟»
این نویسنده و عالم پرکار در دیار غربت هم بیکار ننشسته و با تقاضای مقامات ایرانی به فهرستنگاری بخش دستنویسهای کتابخانه مرکزی آستان قدس پرداخت و پس از آن به عضویت دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس درآمد و با ارایه مقالات در سمینارهای دیگر با سمت دبیر علمی شرکت کرد.
از او بیش از بیست اثر به زیور چاپ آراسته شده است. از جمله آثار و ترجمههای آصف فکرت، میتوان از غزلهای امیر خسرو (کابل، ۱۳۵۰ خورشیدی)، مناجات و گفتار پیر هرات، کتاب کرسینشینان کابل از سید مهدی فرخ (تهران، ۱۳۷۰ خورشیدی)، گزارش سفارت کابل از سید ابوالحسن قندهاری (تهران، ۱۳۶۸ خورشیدی)، احوال دولتمردان افغانستان در روزگاران امیر امانالله خان، لغات زبان گفتاری هرات، لندیها و ترانههای مردمی پشتو، عینالوقایع محمد یوسف ریاضی هروی (تهران، ۱۳۷۰ خورشیدی) و تاریخ افغانستان در سالهای ۱۲۰۷ تا ۱۳۲۴، نام برد. او به زبانهای پشتو، عربی و انگلیسی هم تسلط داشت. یکی از آثار ترجمه شده او، کتاب «افغانان؛ جای، فرهنگ، نژاد» گزارش سلطنت کابل اثر مونت استوارت الفنستون، است. این اثر در ۶۵۰ صفحه، چهارده فصل و چهار پیوست نشر شده که نگارنده از مطالعه کامل آن مستفید شده است.
فکرت هروی را میتوان از جمله خطاطان هرات به شمار آورد. او مجموعهای از خطوط کوفی ایران و افغانستان را تحت عنوان «کیان کتاب» در سال ۱۳۷۴ خورشیدی با چاپ قطعی در تهران منتشر کرد. آصف فکرت در این اثر ۶۰ نوع خط کوفی ایران و افغانستان را جمعآوری و خوشنویسی کرده و تمایزات هردو دوره را نمایانده است. این نویسنده و شاعر در فن موسیقی هم تبحر داشته است. چنانچه موسیقی تاری را نزد مرحوم استاد فکری سلجوقی آموخته است. من هم همواره از راهنماییها و تشویقهای او بهصورت حضوری در ایران و تلفنی در کانادا، پیرامون نگارش بعضی از آثار خود، برخوردار شدهام. وی طی صحبتهایش همواره از روابط فرهنگی خود با خانواده سلجوقیها یاد مینمود؛ بهویژه از قبلهگاه مرحوم من، محمدعمر مطیع سلجوقی، یادآوری میکرد و گاهی به من میگفت که ایشان استاد او بوده است و به همین سبب مرا استادزاده خطاب میکرد. آخرین صحبت تلفنی ما، شش ماه قبل بود. فکرت در سال ۱۳۸۴ به کانادا مهاجرت کرد. همانطوری که در بهاران برای اولین مرتبه هجرت نمود و خاطرات تلخ هجرت را با منظومه دلنشین خود بازگو کرد، به همین منوال در بهار سال ۱۴۰۱ در همان سرزمین وفات نمود. روحش شاد و یادش گرامی باد!
منابع
۱- سلجوقی، نصرالدین، موسیقی و تئاتر در هرات، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنهای ایران، انتشارات طوس، تهران.
۲- سلجوقی، نصرالدین، احوال و آثار خطاطان و نقاشان از عصر تیموری تا سده روان، هرات، افغانستان.
۳- انوشه، حسن، دانشنامه ادب فارسی افغانستان، تهران، ایران.
۴- سلجوقی، نصرالدین، سلجوقیان معاصر هرات، دانشمندان و هنروران کوی پایحصار، بهار ۱۴۰۱، موسسه فرهنگی و پژوهشی آرتاکوانا، ایران، تهران.